loading...

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

بازدید : 779
دوشنبه 28 ارديبهشت 1399 زمان : 15:24

برادر عزیزم(محمد ابراهیم رحمانی فرزند نصراله نراقی)‌‌ان‌شاءاله بسلامت بوده باشید . از حال ما بخواهید به دعاگوئی مشغول می‌باشیم . ولی عباس و خانم آقا مریض هستند .‌‌ان‌شااله شما نقاهت و کسالتی ندارید . شما دیگر یادی از من نمی‌کنید که آیا زنده یا مرده هستم ؟
دو سال است که سیّد فرج الله
(سیّد فرج اله‌هاشمی) برحمت خدا رفته ، من چه می‌کنم و چه می‌گذرانم ، پس چه برادری هستید ؟ چرا یاد من نیستی و کاغذ نمیدهی ؟ الآن که بچه‌ها مریض هستند یک چیزی که خرج کنم ندارم . شما هم که به فکر خودتان هستید ، حاشا به مُروَتت که نمی‌گوئی تو خواهر من هستی یا نه ؟ من اوّل خدا را دارم بعد شما یک برادر را که باید به من همراهی کنی . یک قدری پول برای من بفرستید که خدا شاهد است خیلی برایم سخت شده و به مرگ خودم راضی شده ام

برای دلخوشی بچه‌ها خوب بود یک ‌کاغذ(نامه) بدهید که هَمَش دائی دائی می‌کنند . مرحوم سیّد فرج الله می‌گفت که برادرت برای خاطر من به تو عزت می‌گذارد و حالا می‌فهمم که راست گفته . شما نباید حالا یاد من باشید که خیلی سخت می‌گذرانم . الآن شلوار و اُرسی(کفش) ندارم و دستی(پشتیبان) هم ندارم برای من بفرستید که آبروی من می‌رود میان دوست و دشمن .خانم عباس آقا دست شما را می‌بوسد و دعاگو هستند . منتظر مژده سلامتی هستم
قربانت سلطنت (سلطنت بنت نصراله نراقی همسر سیّد فرج اله‌هاشمی)

تاریخ حدود نامه : شعبان 1347(برابر بهمن 1307)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی این نامه که قریب یک قرن قبل نگاشته شده است ، سپاس گزار می‌باشد .

مصالحه سلطنت رحمانی فرزند نصراله نراقی ابن عبدالرحمان همسر سید فرج اله هاشمی با برادرش محمد ابراهیم 93 سال قبل - سند شماره 417
بازدید : 659
جمعه 25 ارديبهشت 1399 زمان : 17:22

نامه سلطنت رحمانی همسر سید فرج اله‌هاشمی‌به تنها برادرش محمد ابراهیم 94 سال قبل در نراق

برادر عزیزم(محمد ابراهیم رحمانی فرزند نصراله نراقی)‌‌ان‌شاءاله بسلامت بوده باشید . از حال ما بخواهید به دعاگوئی مشغول می‌باشیم . ولی عباس و خانم آقا مریض هستند .‌‌ان‌شااله شما نقاهت و کسالتی ندارید . شما دیگر یادی از من نمی‌کنید که آیا زنده یا مرده هستم ؟
دو سال است که سیّد فرج الله(سیّد فرج اله‌هاشمی) برحمت خدا رفته ، من چه می‌کنم و چه می‌گذرانم ، پس چه برادری هستید ؟ چرا یاد من نیستی و کاغذ نمیدهی ؟ الآن که بچه‌ها مریض هستند یک چیزی که خرج کنم ندارم . شما هم که به فکر خودتان هستید ، حاشا به مُروَتت که نمی‌گوئی تو خواهر من هستی یا نه ؟ من اوّل خدا را دارم بعد شما یک برادر را که باید به من همراهی کنی . یک قدری پول برای من بفرستید که خدا شاهد است خیلی برایم سخت شده و به مرگ خودم راضی شده ام .

برای دلخوشی بچه‌ها خوب بود یک ‌کاغذ(نامه) بدهید که هَمَش دائی دائی می‌کنند . مرحوم سیّد فرج الله می‌گفت که برادرت برای خاطر من به تو عزت می‌گذارد و حالا می‌فهمم که راست گفته . شما نباید حالا یاد من باشید که خیلی سخت می‌گذرانم . الآن شلوار و اُرسی(کفش) ندارم و دستی(پشتیبان) هم ندارم برای من بفرستید که آبروی من می‌رود میان دوست و دشمن .خانم عباس آقا دست شما را می‌بوسد و دعاگو هستند . منتظر مژده سلامتی هستم
قربانت سلطنت (سلطنت بنت نصراله نراقی همسر سیّد فرج اله‌هاشمی)

تاریخ حدود نامه : شعبان 1347(برابر بهمن 1307)

مصالحه سلطنت رحمانی فرزند نصراله نراقی ابن عبدالرحمان همسر سید فرج اله‌هاشمی‌با برادرش محمد ابراهیم 93 سال قبل

حاضرگردید عفت پناه سلطنت خانم صبیه مرحوم آقا نصرالله نراقی بامًاء و اجازه زوج خودش و هو جناب سلاله الاطیاب آقای آسید فرج الله در کمال رضایت و مصالحه صحیحه شرعیه نمود به اخوی خودش و هو عالیقدر آقا محمد ابراهیم(رحمانی فرزند نصراله) تمامی‌سهم و حقوقی که در یکدرب اطاق سفیده شهره داشت واقعه در خانه آقا نصرالله مرقوم در تحت بالاخانه که محدود است له جدار خانه غلامحسین درویش زاده نراقی(غلامحسین مرشدی فرزند درویشعلی نراقی)

با کافه ملحقات و منضمات شرعیه آن از ممر و مدخل وکل مایتعلق بها شرعاً و سیّد بها عرفاً سمی‌ام لم یسم و ذکرام لم یذکر به مال المصالحه مبلغ یکصد دینار پول سیاه رایج ایران و یک سیر نمک شایع آران مصالحه صحیحه شرعیه و ..... صریحه ملیّه اسلامیّه مشتمله به صیغه عربیه و فارسیه جامع جمیع شرائط و قواعد و ارکان صحت از قبض و اقباض و تسلیم و تسلّم و تخلیه و تصرف و ضمان درک و عمل شرعیه مختومه بر اسقاط غبن سیماً خیارالغبن ولو کان فاحشاً بل افحش بناء علی هذا تمامی‌مصالح عنه مرقوم حسب الشرع‌الانورملک طلق و حق صدق مصالح له مرقوم می‌باشد فله التصرف فیه کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم .
🖊و کان ذالک التحریر فی بیست و نهم شهر شعبان 1348
29 شعبان 1348(برابر 10 بهمن 1308)

مراتب متن صحیح است فرج الله‌هاشمی

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی این دو نامه که قریب یک قرن قبل نگاشته شده است ، سپاس گزار می‌باشد .

پروژه روشنایی شهرداری کرج(محمدشهر)

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 86
  • بازدید کننده امروز : 65
  • باردید دیروز : 148
  • بازدید کننده دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 236
  • بازدید ماه : 1117
  • بازدید سال : 19184
  • بازدید کلی : 45704
  • کدهای اختصاصی